شما هم ۵ دقیقه نطق کنید
فقط ۵ دقیقه ، ۵ دقیقه تصورمان این باشد که نماینده مردم بافت در مجلس شورای اسلامی شده ایم و بر جای دکتر منظری نشسته ایم ، امروز نوبت نطق میان دستور شماست ، در این ۵ دقیقه برای حوزه انتخابی خودتان چه نطقی می کنید ؟
من اینگونه نطقی می کنم:
به نامی خدایی که مهر من را بر دل مردمانی نشاند تا افتخار نمایندگی آنان را در مجلس داشته باشم ،من با آرا مردمی بر این صندلی می نشینم که ۵ نفر دیگر به مدت ۳۴ سال بر آن نشستند و برخاستند .
هیئت ریسه ، نمایندگان و مردم فرهیخته و فاضل شهرستان بافت
درود
من این همه تقلای بی منت را برای آسایش امروز و فردای شما بر جان و دل خریدم و بر خود می بالم که نماینده مردمی هستم که از اهالی شعر و شعورند.
من امروز قصد دارم به نیابت از شما مردم فرهیخته قیام کنم و در گستره ایران زمین نام شما و شهرستان بافت را بر امواج همه خوبی ها و بزرگی ها مطرح کنم.
من امروز با دنیایی از آرزوها و امیدهای شما موکلانم قصد دارم شهرستان بافت را برای ۵ دقیقه ترسیم کنم ، شهرستانی که اخلاق و کرامت انسانی ، شایستگی و سجایای اخلاقی مردمش در این همه سال ، توسط سیاست بازان چپ و راست با عنوان اصلاح طلب و اصولگرا به بازی گرفته شد .
در این بازی فرسایشی چپ و راست ، شایسته سالاری زیر پای این سیاست بازان مصلحت اندیش و خوش آمدگو ، طوری له و فرسوده شد ، که محرومیت و عقب ماندگی حوزه انتخابی ام در کارنامه هر دو طیف برای شهرستان بافت به ثبت رسیده است .
من امروز به نمایندگی از مردمی سخن می گویم که برای رسیدن به آرمان ها و آرزوهایشان ، از بازی های چپ و راست خسته و فرسوده اند و اعلام می کنم : برای رسیدن به فردایی زیبا ، شهرستان بافت نیازمند یکی شدن است .
من در نخستین نطق میان دستور خود اعلام می کنم : در این چهار سال خرد ، اندیشه و شعور موکلانم را به مدد می گیرم و به شایسته سالاری قول می دهم : که در این چهار سال آن را در شهرستان بافت رواج بدهم .
هم اندیشی را یاور خود قرار می دهم تا با تدبیری پویا و بالنده ، شهرستان بافت را از محرومیت و توسعه نیافتگی برون بکشم.
من امروز از محرومیت بافت سخن نمی گویم ، من امروز از فقر و بیکاری سخن نمی گویم ، از اشتغالزایی و توسعه فرهنگ و صنعت سخن نمی گویم ، در این ۵ دقیقه اگر قرار باشد سخنی غیر از حذف نکردن افکار و سلیقه ها بر زبان جاری بکنم ، سخن از جوانان رعنا و هوشمند باقتی است که در در مکتب هوش و استعداد ، زبانزد عام و خاصند ، من امروز از آینه برای آنان خانه ای می سازم که در این خانه همه چیز هویداست ، در این خانه آینه ای ، بافت را به خوبی می شود یافت .
من دستان لرزانم را در دستان توانمند جوانان مرزو بومم بافت گره می زنم تا با نیروی جوانی و هوش سرشار آنان ، به همه جناح ها سر بزنیم و شایسته ها را از دو جناح انتخاب و بر مسندی آنان را انتصاب کنیم.
مردمان کم توقع و خردمند شهرستان بافت ، من در نخستین نطق میان دستور خود این قول را به شما بزرگواران می دهم که تا زمانی که به نیابت از شما در این مکان قرار دارم ، پست ها و مسئولیت ها بر اساس مصلحت و رابطه تقسیم نمی شود و شایسته ها با هر گرایش و سلیقه در نگاه من جایگاهی ویژه دارند.
بافت نیازمند این است : که بساط چپ و راست در آن جمع و بساط هم افزایی و هم اندیشی در آن پهن شود.
بقولی : غرور گفت : غیرممکن است ، تجربه گفت : خطرناک است ، عقل گفت : بیهوده است ؛ دل زمزمه کرد : امتحانش کن. حمید هرندی