آن روزگاران
گفته های آقای محمد علی ملایی از کارکنان قدیمی شهرداری از سال های د ور
همزمان با سقوط دولت دکتر مصدق مرحوم مهدی خان خوارزمی ( اولین شهردار بافت ) از کار کنار گذاشته می شوند و فردی به نام «آقای غلامرضا لنگری» که بخشدار بافت بوده به عنوان کفیل ، اداره ی امور شهرداری را هم بر عهده می گیرندـ آقای محمد علی ملایی در همین زمان وارد شهرداری می شوند ـ تعداد کارکنان شهرداری در آن روزها چند نفر بیشتر نبوده و مرحوم حسن شفیعی ،به همراه آقای یدالله مددی علاوه بر امور محوله کار آماده سازی و نصب چراغ های فانوس را برای روشنی خیابان اصلی شهر به عهده داشتند، در قسمت خدمات شهری هم مرحوم حسن آشتاب ، حسن نصرالله زاده ، محمد مصطفی پور و نصرالله رحیمی به کار اشتغال داشتند.
آقای علی ملایی هم آبیاری فضای سبز ـ که آن موقع به چند درخت چنار و بید خلاصه می شدـ و هم چنین نگهبانی و اداره ی منبع آب شهرـ منبع تپه شمالی بیمارستان قدیم ـ را به عهده داشتند.
ظاهراً آقای لنگری فردی سخت کوش بوده و در پیگیری امور شهر ، اهتمام زیادی داشته است ، سال اول به خاطر اینکه بودجه شهرداری تعیین و نهایی شده بود ، دست او بسته بوده ، اما برای سال های بعد با برنامه ریزی موفق به انجام کارهای مفیدی شد. بنای خیابان امام ، تقریباً در همین زمان گذاشته شد و این خیابان تقریباً از بانک تجارت تا مسجد صاحب الزمان خاکریزی ، خاکبرداری و تسطیح گردید . البته دو طرف خیابان با تل های خاک پوشانده بود و به مرور خاک ها به محل گاراژ فعلی تعاونی ۴ و شهرداری که محل گودی بودند منتقل می شد.
در خیابان طالقانی فعلی هم که تا آن موقع کوچه ی خاکی عریضی بود، چند مغازه ی محقر و کوچک قرار داشت که به ارائه ی خدمت و عرضه ی مایحتاج مردم مشغول بودند، آقای لنگری دو عدد فرغون هم برای شهرداری خرید که به گفته ی آقای علی ملایی ، مردم و حتی اعضای انجمن شهر قبلی برای دیدن آنها می آمدند ـ انگار مثلاً برای دیدن هلی کوپتر بیایند ـ همانطور که گفته شد ، بنای خیابان امام در همین زمان گذاشته شد.
بعد از چهار سال مجدداً مرحوم خوارزمی به شهرداری برگشتند و در زمان ایشان ادامه ی خیابان امام تا میدان معلم ـ کاسه بشقابی قدیم ـ ساخته شد، این قسمت هم خاک زیادی داشت که با کمپرسی های مرحوم حاجی شفیعی (کل حاجی) به مقابل گاراژ و شهرداری امروز منتقل و گودی آنجا به مرور پر می شد.
بعد از مدتی ،آقای خوارزمی با بخشدار وقت به نام« آقای محمد علی مدنی» دچار اختلاف شد و استعفا داد و خود آقای مدنی مدتی به عنوان کفیل شهرداری اداره ی امور را به عهده داشت .
کمی بعد مرحوم« رحمت الله خان شهابی »که بازنشسته ی اداره ی قند و شکر بود، شهردار افتخاری شد و شروع به کار کرد، در زمان مرحوم شهابی علاوه بر ادامه ی کار خیابان امام ، بنای احداث خیابان طالقانی هم گذاشته شد، در حدود دو سالی که مرحوم رحمت الله خان شهردار بود ، خیابان طالقانی سر و شکلی پیدا کرد و حدود و مرزهایش مشخص شدند .در این دوره خیابان امام از میدان شهرداری تا مقابل بیمارستان قدیم تسطیح شدو دستمزد کارگران و راننده ها هم از محل گندم های اهدایی دولت بخاطر سیل و خشکسالی پرداخت می شد.
پس از مرحوم رحمت الله خان ، مرحوم« ابوالفتح خان شهابی »شهردار شد ند در دوره ی ایشان در حاشیه ی خیابان امام از میدان شهرداری تا میدان معلم( کاسه بشقابی ) درخت زده شد و کارگران از جوی آب خیابان طالقانی ، هفته ای یکبار با حلب آب می آوردند و درختها را آبیاری می کردند این کار به عهده آقایان محمد کوچکی، زین العابدین موسی علی ، اسدالله غضنفری ، عین الله شکوه سلجوقی و مسعود نامی بود که آقای لنگری به شهرداری آورده بود . در جاهایی که فاصله با جوی آب زیاد بود از چاه منازل مرحوم« هیبت الله عباسلو» و« اسکندر کاشانی» و گاراژ ، آب می آوردند .
از میدان معلم به بعد هم بیابان بود.در همین زمان مرحوم پرنده موتور برقی را در محل بخشداری فعلی کار گذاشته بود و برق شهر را تأمین می کرد.
در زمان رحمت الله خان شهابی ،شهرداری موتور برق ۲۰۰ کیلو واتی خریداری کرد که در نیروگاه فعلی نصب شد ، از طرف برنامه و بودجه هم تیرهای چوبی سیاه روسی برق، با کارگران ترک به شهر آورده و کار گذاشته شد.موتور شهرداری بخاطر مشکل دینام تا دو سال راه اندازی نشد و در این فاصله برق از همان موتورآقای پرنده گرفته می شد ،آقای پرنده امتیاز سه سال برق شهر را گرفته بود.
در همین سال ها امیر عباس هویدا ، نخست وزیر وقت ، از طریق بندر عباس به بافت آمد و در سالن شهرداری بزرگان شهر از نداشتن برق شکایت کردند که او هم دستور داد کل امکانات برقی آقای پرنده برای شهرداری خریداری شود و با راه اندازی موتور نیروگاه و اضافه شدن چند موتور دیگر ، نیروگاه برق شهرداری راه اندازی گردید .
در زمان شهرداری مدنی ، از محل همان گندم های اهدایی دولت آب رودخانه با پیچ و خم بسیاری از« آسیاب جفته» برای آبیاری درختان به شهر آورده شد که مرحوم« مجید خان ابراهیمی » مانع این کار شد ولی رحمت الله خان قرارداد آبیاری فضای سبز و لوله کشی شهر را که قبلاً در زمان مرحوم خوارزمی منعقد شده بود کامل کرد و شهرداری از همان زمان سهمی از آب رودخانه برای فضای سبز و آب لوله کشی شهروندان مالک شدکه هنوز هم ادامه دارد.
اساس اکثر خیابان های فعلی بافت در زمان مرحوم ابوالفتوح خان شهابی گذاشته شد که البته بعدها هم خیابان ها گسترش پیداکرده و به مرور جدول کشی ،آسفالت و پیاده روسازی شدو در حاشیه ی آنها هم درخت ـ عموماً چنارو بید ـ کاشته شد.
در محل پارکینگ فعلی شهرداری ـ بعد از میدان بیمارستان قدیم ـ موتور خانه ی آب شهرداری قرارداشت و پایین بیمارستان هم منبع آبی ساخته شده بود که آب از جوی شهر پمپاژ و داخل منبع می شد و پس از ته نشینی و فیلتر شدن وارد لوله کشی شهر می گردید.
دو موتور « بلاکستون» دو موتور « لیستر» و یک پمپ «بنز» هم کار پمپاژ آب را انجام می دادند.
کار دیوارهای دور نیروگاه و کاشت درخت های داخل آن را هم کارگران انجام دادندکه دستمزد هر کارگر ساده ۵ کیلوگرم گندم و کارگر ماهر ۲۰تا ۲۵ کیلو و هر ماشین ۴۵-۴۰کیلو گندم بود ، سنگ ها را هم ماشین ها در مقابل دریافت گندم از کوه کنده و به محل نیروگاه منتقل می کردند.
سازمان برنامه و بودجه هم قرارداد لوله کشی آب شهر را بسته بود که شیرهای فشاری در مسیر خیابان ها کارگذشته شده بودند ـ هنوز چند تا از این شیرها در مناطق مختلف شهر دیده می شوند ـ و مردم علاوه بر چاه های منازل از این شیرها هم استفاده می کردند .نحوه ی آسفالت خیابان طالقانی هم به این صورت بود که ابتدا از مقابل دبستان خسروی ( منزل ابوالفتح خان ضیا شهابی) تا مسجد آسفالت شد ، از آنجا هم تا چها راه سینما و حدود بازار میثم ـ منزل مرحوم قراری ـ تمام مسیر باغ بود.
در سفر دوم هویدا به بافت ابوالفتح خان مشکل آسفالت را مطرح کردکه او هم به مهندس مجری راه بندر عباس دستور داد به شهرداری در خصوص تسطیح و آسفالت خیابان کمک شود ،پس از آن لودرها و بلدوزرها ی شرکت به شهر آمدند و خیابان را تسطیح کردند و از چهارراه سینما تا مسجد جامع هم در این مرحله آسفالت شدـ آن موقع هنوز میدان ۱۷ شهریور ـ فلکه گردوـ ساخته نشده بود و از آنجا تا رودخانه کوچه ای باریک با جوی آبی بود که بعدها تعریض شد و امروز خیابان شهید شهابی ، همان کوچه تعریض شده، است.
علیرضا کاشانی
گفت وگویی بود ساده و خاطره انگیز که جناب آقای علیرضا کاشانی با آقای محمد علی ملایی انجام داده بود. دراین گفت و گو بخشی از تاریخ شهری بافت را آقای محمد علی ملایی بر زبان آورده است .
دوستان و بزرگوارانی که در مورد این مطلب خاطره یا مطلبی را دارند برای وب سایت بافت شهر من ارسال کنند تا به مطلب اضافه شود.
با تشکر از آقای علیرضا کاشانی که این مطلب را برای وب سایت ” بافت شهر من ” ارسال کرده اند.