جشنواره گردو در رابر ، یادواره گردو در بافت
کرم های خراط جشنواره گردو را هم خوردند ، این خاصیت گردی گردوست که جشنواره اش بین این شهرستان و آن شهرستان بچرخد ، چه توجیهی برای برگزارنکردن جشنواره گردو در بافت دارید؟ نقش محوری فرماندار در برگزاری مداوم این جشنواره در شهرستان بافت کجاست ؟ نقش رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان و نقش انجمن نوپای گردو در این ماجرا چیست ؟ قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس را ؟ با هم بریم گردوبازی…..
این تیتر ها من را گیج ومات کرده بود که کدام را برای این مطلب انتخاب کنم ؟ به همین راحتی جشنواره ای که سن تکلیفی خود را می گذارند ، از شهرستان بافت برچیده شد و به شهرستان رابر رفت ، درست مانند چرخیدن یک گردو !
نمی دانم چه کسی پاسخگوی برگزارنکردن دومین جشنواره گردو در بافت می باشد ، از فرماندار سوال کنم که در مطلب قبل پرسیدم و جوابی را نشنیدم ، از شورای شهر سوال کنم ، از نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی سوال کنم یا از شما مخاطبان که حتی زحمت یک نظر دادن زیر یک مطلب را بخودتان نمی دهیدتا مسوولان بدانند که چقدر این موضوع برای مردم اهمیت داشت و دارد !
بر فرماندار شهرستان رابر ، بر رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان ( که رابری هستند ) ، بر رئیس انجمن نوپای گردو ( که رابری هستند ) هیچ خرده ای نمی شود گرفت که چرا این جشنواره را به رابر بردند ، حتی باید به آنان دست مریزاد هم گفت و از تعلق و دلبستگی آنان به زاد و بومشان تقدیر کرد .
هنوز بر ما پوشیده است در جلسات مشترک فرمانداران بافت و رابر و رئیس سازمان جهاد کشاورزی چه گذشته است ؟ چرا این جشنواره مانند دیگر جشنواره ها در شهرستان بافت تداوم نداشت و چرا فرماندار شهرستان بافت برای برگزاری آن اصرار و پافشاری نکرده است ؟
بهرحال فرماندار به عنوان بالاترین مقام اجرایی شهرستان ، فرمان توسعه شهرستان را در بزرگراه توسعه و عمران به دست دارد و آن را به حرکت در می آورد ، این جشنواره می توانست بافت را تا حدودی در این بزرگراه رو به جلو به حرکت در آورد و شهرستان را معرفی کند، داشته هایش را به رخ بکشد ، نابسامانی ها و عقب ماندگی هایش را بروز دهد ، وزیر و وکیل و استاندار و..را به شهرستان بیاورد تا نقاط ضعف و قوت او را ببیند و در تصمیم گیری ها برای عمران و آبادیش برنامه ریزی اتخاذ کنند.
جشنواره بهانه ای بود تا صدا و سیما حداقل در یک برنامه یک ساعته بافت را در سطح کشور و منطقه معرفی کند و کاستی ها ، ضرورت ها و نیازهای یک شهرستان را به تصویر بکشد.
جشنواره اقتصاد نابسامان شهرستان را رونق می داد و یک شهر را بسیج می کرد تا برای پذیرایی از یک جماعت هزارن نفره خود را در تمام ابعاد آماده کند .
جشنواره بهانه ای بود که جماعت کوچ کرده از بافت ، به بهانه ای غیر از عید نوروز و ایام تاسوعا و عاشورا به خانه و کاشانه خود بیایند و دل را برای آن بسوزانند.
جشنواره گردو می توانست حداقل برای تولیدکنندگان گردو در سراسر کشور نام بافت را نیز برایشان تداعی کند ، همانگونه که این روزها تا صحبت از جشنواره گل محمدی می شود نام لاله زار بردسیر نیز با آن همراه می شود.
بهرحال جشنواره فرصتی بود که از دست رفت ، در این فرصت سوزی نمی شود به سراغ نماینده مردم بافت در مجلس شورای اسلامی رفت چون ایشان نماینده مردم رابر و ارزوئیه نیز می باشند و قدر مسلم مردم بزرگوار رابر این روزها از برگزاری این جشنواره و کسانی که باعث برگزار ی آن در شهرستان رابر هستند ، راضی می باشند ، پس باید به سراغ فرماندار شهرستان بافت رفت ، چون نخستین جشنواره را ایشان در بافت برگزار کرد و همگان منتظر بودند دومین جشنواره با شکوه هر چه بهتر در شهرستان بافت برگزار شود.
به نظر من هیچ توجیهی از سوی فرماندار شهرستان بافت قابل قبول نیست ، چون شهرستان بافت نخستین جشنواره را برگزار کرده بود و دومین آن را نیز می بایست برگزار کند ، شنیده می شود نقش رئیس سازمان جهاد کشاورزی در این جابجایی پررنگ بوده است و البته نقش رئیس انجمن گردوی استان نیز تأثیرگذار بوده است ، اگر این دو مورد را در خصوص جابجایی محل برگزاری جشنواره قبول کنیم ، بر فرماندار شهرستان بافت بیشتر می شود خرده گرفت که چرا یک انجمن نوپا با چهار پنج نفر عضو و حتی رئیس سازمان جهادکشاورزی استان در مقابل اراده فرماندار شهرستان بافت این توان را از خود نشان داده اند و چرا فرماندار شهرستان بافت به عنوان رئیس نخستین جشنواره گردو از حق شهرستان بافت بر اراده این دو مسوول فائق نشده است ؟
چه می شود در روزنامه اطلاعات سه شنبه ۲۴ مردادماه ( شماره ۲۵۳۸۶) فرماندار شهرستان بافت در نشست کمیته برنامه ریزی این شهرستان اعلام می کند : دومین جشنواره گردو امسال در شهرستان بافت برگزار می شود و امروز در خبرگزاری ها از قول فرماندار شهرستان رابر اعلام می شود : جشنواره گردو در ۲۳ و ۲۴ شهریور ماه در رابر برگزار می شود !
در این ده روز چه گذشته است ؟ که محل برگزاری یک جشنواره که در تقویم و روزشمار یک شهرستان به ثبت رسیده بود جابجا می شود ، چه نیروی و خواسته ای از بالا بر این جابجایی دستور می دهد ، چه اراده و انگیزه ای در این جابجایی نقش داشته است؟
برای کدام یک از این مسوولان ( استاندار ، برای نماینده مردم بافت ، رابر و ارزوئیه در مجلس شورای اسلامی ، فرماندار بافت ، فرماندار رابر ، رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان ، رئیس انجمن گردو ) می شود در این جابجایی نقش بیشتری را قائل شد؟
آقای بهروز فرماندار شهرستان بافت ، ما منتظر روشنگری شما در این قضیه هستیم ، گرچه هیچ توجیهی از سوی شما ما را قانع نمی کند .
ما انتظار داشتیم قاطعانه از برگزاری دومین جشنواره در شهرستان بافت دفاع می کردید و تحت هیچ شرایطی به جابجایی آن رضایت نمی دادید ، شما به دست خودتان خطی بر زحمات و تلاشهایتان در برگزاری نخستین جشنواره کشیدید .
ما هنوز هم امیدواریم با رایزنی و تماس و مکاتبه از حق شهرستان بافت در برگزاری این جشنواره دفاع کنید .
در خاتمه به عنوان همشهری سابق آقایان : مولایی رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان ، حسین شهابی رئیس انجمن گردوی استان ، خالویی رئیس صنایع روستایی سازمان جهاد کشاورزی و دیگر همشهریان مسوول شهرستان رابر یک گله و شکوه دارم ، انتظار این بود شما همپا و همراه نخستین جشنواره باشید و توان و مسولیت خودتان را صرف برگزاری یک جشنواره دیگر می کردید تا این دو شهرستان دو جشنواره را در طول سال برگزار کنند ، جناب مهندس مولایی نقش شما در جابجایی محل برگزاری جشنواره نقش از همه پر رنگ تر است .
البته باز هم می گویم : انتظار داشتیم و داریم این نقش در مقابل پست و مقام فرماندار بافت نمی بایست به چشم بیاید و حق این شهرستان بود تا دومین جشنواره را برگزار کند. حمید هرندی