از قول و وعده های رییس جمهور تا باید های رییس جمهور
چرا این همه “باید ” کشور را فرا گرفته است ؟
روزی که برای انتخابات شورای اسلامی بافت کاندیدا شدم ، در پاسخ یکی از دوستان خبرنگار که پرسید ، برای بافت چکار می کنید و چه قولی می دهید؟
به شوخی گفتم : خشکسالی را قلع و قمع می کنم ، باران را به بافت می آورم و وعده هایی دیگر از همین جنس که شاید به همین خاطر بود که در ابتدای راه انصراف دادم ، زیرا:توان ابرآوردن آن هم از نوع بارانزا بودنش در اختیار من نبود.
حکایت قول و وعده های آقای روحانی هم بی شباهت به قول و وعده های طنزآلود من نبود و نیست،روحانی در فضای ژله ای و مخرب دوران تبلیغات ریاست جمهوری چه گفت و چه قولی را داد:
اعتبار را به پاسپورت ایرانی برمی گردانم ، چرخه اقتصاد کشور را از رکود حذف می کنم ، برای جوانان شغل ایجاد می کنم و بیکاری را کم رنگ می کنم ، با نوسانات بازار ارز مقابله می کنم و نمی گذارم ارزش پول ملی کاهش پیدا کند ، با واردات مقابله می کنم و تولید داخلی را افزایش می دهم ،مردم را از یارانه ۴۵ هزار تومانی بی نیاز می کنم ،نمی گذارم تحریم به کشور باز گردد،با فیلترینگ مقابله می کنم و…..
رییس جمهور در پاسخ این همه قول و وعده به مردم از کلمه ” باید ” استفاده می کند و خواهد کرد و حق هم دارد ، زیرا: بستر و زیرساخت هیچ کدام از این قول و وعده ها از لحاظ سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و… مهیا نیست و اراده ای هم برای تغییر و اصلاح آن وجود ندارد.
دلخوری من از رییس جمهور نه بخاطر عمل نکردن به قول و وعده هایش ؛ بلکه بخاطر شفاف نبودن و توپ را به زمین این و انداختنش می باشد.
دلخوری من از رییس جمهور نه بخاطر عمل نکردن به قول و وعده هایش ، بلکه بخاطر امیدهایم بود که جوب بی تدبیری بر آن زده شد.
دلخوری من از رییس جمهور بخاطر کلید زنگ زده ای بود که هیچ قفلی را توان بازکردن نداشت.
بگذریم :شاید روحانی هم از ما بخاطر خوش باوری و ساده اندیشی مان دلخور باشد.