از کارخانه معروفترین کُرک جهان چه خبر ؟
شهرستان بافت بعد از کشور چین و مغولستان ، سومین تولید کننده کُرک در جهان و اولین تولید کننده کُرک در کشور می باشد.
از این تیتر به سادگی گذر نکنید ، یکبار دیگر مروری بر آن داشته باشید !
آیا برای توسعه یک شهرستان محروم که اعتبار مبارزه با چهارتا کرم خراط را ندارد ، تولید مرغوبترین کُرک جهان کفایت نمی کند ؟
آیا باید دستها را روی دست گذاشت و سرنوشت کُرک را به کرم بی رحم خراط پیوند زد ؟
آیا نمی شود توسعه شهرستان بافت را به درختان گردو و بزهای تولیدکننده کُرک ( نژاد راینی ) پیوست داد ؟
سال قبل در چنین روزهایی جشنواره تولید کرک نژاد راینی را در بافت برگزار کردیم ، در آن جشنواره چقدر به کرک بزهایمان فخر فروختیم ، چقدر با ظرافت به ظرافت و بلندای طول تار و جلاپذیری و دوام کرک بزهایمان بالیدیم !
به ۱۰۰۰ تُن کرک سالانه که حدود ۴۰۰ تُن آن از نوع نژاد راینی بود، دل بستیم و از دلالان و واسطه ها بد گفتیم که چرا کُرک با ارزش بزهایمان توسط آنها به کشورهای اروپایی با قیمتی نازل فروخته می شود ؟
یک سال از برگزاری آن جشنواره گذشته است که اعلام می شود : با فروش دستگاه های کارخانه تولید کُرک شهرستان بافت ، مطالبات کارگران کارخانه پرداخت می شود !
مطالبات این کارگران چقدر است ؟ ۱۸۰ میلیون ناقابل ، قیمت یک خودرو نمی دانم مدل فلان بی.ام.و !
به همین سادگی !کارخانه از سوی بانک به علت بدهی مصادره می شود و بانک اعلام می کند: که دستگاه ها و ابزار کارخانه را نمی خواهد ، به روایتی کارخانه بیخ ریش بانک مانده یا باد کرده !
این کارخانه می توانست به عنوان یک کارخانه تبدیلی و تولیدی نه تنها در کشور ایران ، بلکه در جهان مطرح باشد ، زیرا که بهترین و مرغوبترین کرک دنیا در آن به دیگر محصولات و فرآوردها تبدیل می شد.
کارخانه کُرک بافت علاوه بر اشتغالزایی می توانست نقش بسزایی در توسعه و اقتصاد شهرستان داشته باشد ، این کارخانه از سال ۱۳۸۸ تعطیل شده و بانک در قبال طلبش ، آن را ضبط کرده است و تعداد ۶۰ نفر از کارگران آن دربدر دنبال حقوق و مطالبات خود هستند.
شرحی بر این حکایت و داستان نمی شود نوشت ، جز اینکه یواشکی جلسه ای را بدور از چشم بزهای نازنین و کرم های خراط برگزار کنیم و موضوع را جمع کنیم .
باور کنید اگر کرم های خراط بفهمند که اعتبار برای مبارزه با آنها را نداریم ، بیش از این پررو و گستاخ می شوند و بیشتر هجوم می آورند.
و اگر بزهای نژاد راینی بفهمند که اینگونه با کُرک هایشان بازی می شود و هر روز بازیچه دست دلالان و واسطه ها می شوند ، بساطشان را جمع می کنند و به سرایی دیگر می روند.
شرمنده درختان گردو بودیم و شرمندگی بزها هم اضافه شد.
راستی ! حال که دیگر از توسعه کشاورزی در بافت دستمان کوتاه شده است ، کمی به فکر توسعه صنعت باشیم بد نیست ،این صنعت هم می تواند ، صنعت توریسم باشد وهم صنعت کُرک و…