بافت شناسی
کلاس درس جغرافیا با حضور شهردار و هوشمند بافتی
معلم :سلام بچه ها ، امروز درس جغرافیا داریم ، پسرم اسم شما چیست ؟
شاگرد : آقا من سیف الهی هستم ، شهردار کرمان
معلم : فسقلی اسم تو چیست ؟
شاگرد : آقا من هرندی هستم ، بچه بافت ، آقای سیف الهی به من می گه : هوشمند بافتی
معلم :خوب بچه ها ، اول سالی چند تا سوال از شما می کنم ، اگر راست گفتید یک صد آفرین به شما می دهم. اول از آقای شهردار می پرسم ؟
خوب پسرم ، اگر توانستی اسم ۳ تا شهرستان در استان کرمان نام ببری که با حرف ( ب ) شروع شوند ؟
سیف الهی : بم ، بردسیر، زرند
معلم : زرند که با ( ب ) شروع نمی شود .
سیف الهی : خوب ، برند ،
معلم : برند دیگه کجاست ؟
سیف الهی :برند همان زرند است ولی با حرف ( ب) شروع شده .
معلم : خوب ، هوشمند تو بگو ببینم.
هوشمند : بافت ، بم ، بردسیر
شهردار : آقا اشتباه گفت ،بافت یکی از شهر های استان یزد می باشد.
معلم : نه عزیرم ، درست گفت ،بافت از شهرستان های استان کرمان است ، اونی که تو می گی ، بافق است و با بافت فرق دارد.
هوشمند : آقا معلم ! من پارسال هم به شهردار گفتم :بافت جزو استان کرمان است و اسم آن را روی تابلوهای راهنمای خروجی شهر بنویسید ، ولی اینکار را نکرد.
معلم : حتمأ شهردار منظوری نداشته و شاید فکر می کرده بافت همان بافق است.
هوشمند : آقا معلم ، نگاه کنید من این عکس ها را امروز گرفتم ، ببینید از مرکز استان به همه جا می شود رفت ؛ غیر از بافت
آقا معلم ، حالا ما که بافتی هستیم و می دانیم راهش کجاست ؛ ولی اگر یک غریبه ای مانند خود شهردار خواست به بافت برود ، چکار باید بکند ؟
معلم : راست می گویی ، من هم رفتم تو فکر ؛ حالا به نظر تو چکار کنیم؟
هوشمند : آقا ! به شهردار تکلیف شب بدهید که از روی جملات زیر ۱۰ مرتبه بنویسد:
۱- بافت یکی از شهرستان های استان کرمان می باشد ، راه دارد ، جاده دارد، اسمش را مانند زرند بر روی تابلوها بنویسید.
۲ – چرا در این دو سال اسمش را ننوشتید؟
۳- اگر باز هم شهردار ، بافت به این بزرگی را روی نقشه جغرافیا ندید و اسمش را روی تابلوها ننوشت ، بافتی ها می روند ، شورای شهر به پروفسور سلاجقه که بافتی است می گویند : که به مهندس صنعتی که تقریبأ او هم بافتی است، بگوید ، که از مهندس شریعت که آو هم بافتی است بپرسد ؟ که مهندس داوری که او هم بافتی است چرا به مهندس اسلامی معاون شهردار که او هم بافتی است سفارش بافت را نمی کند که اسمش را روی تابلوها بنویسند.
معلم : اگر با این تکیف شب باز هم شهردار اسم بافت را ننوشت چکار بکنیم؟
هوشمند : هر کس خواست بافت برود ، بیاید سه راه سیلو ، از همان جاده ای که بطرف سیرجان و رفسنجان می رود ، حرکت کند تا برسد به پلیس راه ، آنجا از پلیس سوال کند راه را نشانش می دهند . اگر بلد نشد برگردد کرمان ؛ برود چهار راه دانشگاه آزاد ، از همان جاده ای که بطرف جوپار و بهرامجرد می رود حرکت کند تا برسد به نگار ؛ آنجا از هر کس بپرسد ، راه را نشانش می دهند.
شهردار : آقا ! قول می دهم بافت را هم مانند دیگر شهرها روی تابلوها بنویسم ، من تا بحال فکر می کردم بافت جزو استان یزد است .
هوشمند : اون که می گی بافق است وبا بافت فرق دارد
حمید هرندی