ما دو تا دختر ملا هر دومون گوی طلا / راه ما بالا بدین که اصل ما بیش از شما ما بگیم بگ زاده ایم / هم کول بگ وایستاده ایم راه ما بالا بدین / که ما کلانتر زاده ایم من منم مایل منم ای گل خریدارت... ادامه مطلب
حاج گردو وقتی سخن از حاج گردو به میان می آید ، یک نوستالوژی چشایی،یک حس خوشآیند بومی سرشار از صمیمت و مهربانی به سراغم می آید. این حس ، من را به گذشته های دور می برد ،به آن زمان که مهربانی... ادامه مطلب
درود نوروز غنیمتی است برای زدودن پلیدی ها و ناپاکی ها، برای غبار از دل شستن و تجدید دوستی ها ،امید آنکه همراه با بهار،زندگیتان بر مدار تغیییر و تحول به گردش بیاید و بهترین ها در سال ۹۸ برای... ادامه مطلب
” بهترین سرآغاز” نوروز باستانی ، فقط چیدن سفره هفت سین نیست به جرات می توان گفت : ایام نوروز ، مهربانترین و با شکوه ترین ایام سال هستند ، ایامی که کدورت ها ، دلتنگی ها ، رنجش ها... ادامه مطلب
به یاد مهربونی های همه بی بی ها انگاری همین دیروز بود ، داشتن بی بی برای هر خلق خدا آرزو بود ، بی بی مهربون ترین موجودی بود که بازیگوشی های دوران کودکی را تحمل می کرد ، چارقد سفید بی بی ، من... ادامه مطلب
نَظَر کردن در گذشته ای نه چندان دور ، در شهرستان بافت ، نَظَرکردن یکی از باورها و اعتقادات مردم بود و وقتی کودک یا فردی مریض می شد ، اعتقاد داشتند که فرزند آنان یا شخص بیمار را نَظَر کرده ان... ادامه مطلب
درخت و ترسش از بریدن باورها و اعتقاد به کردارها و گفتارها ، بخشی از فرهنگ شفاهی مردم هر مرز و بوم بشمار می آید ، این باورها و یقین ها تا بدانجا پیش می رود که آدمی را به انجام دادن یا نداد... ادامه مطلب
ختنه سوری صدای سرنا و دهل را از دور می شنوم ، در یک آن ، ماندگار ، محمد علی ، رحمدل و .. در ذهن و خاطرات شیرین جشن ها و سرورهایم زنده می شوند. رد این صدا را دنبال می کنم ، سال های سال این ص... ادامه مطلب
آداب ، رسوم و خرافات و عقیده های معقول و نا معقول مردم شهرستان بافت در گذر ایام ( بخش ۱ ) زندگی همه انسلن ها بر پایه آداب و رسوم و فرهنگ آن جامعه بنا شده است ، بعضی از این آداب و رسوم به... ادامه مطلب
چرا مادر بزرگ پشت سرمان آب می ریزد؟ این پرسشی است که فرزندم پس از حرکت و آب ریختن مادر بزرگ پشت سرمان می کند ؟ سال های سال است که بارها این حرکت و عادت را از س... ادامه مطلب