مصاحبه اختصاصی با گاو در رابطه با گرانی شیر
شیر خوار : من ابتدا از حضورتان در برنامه با توجه به گرفتاری هایی که داشتید ، تشکر می کنم، خواهش می کنم یک سلام علیکی با مردم داشته باشید تا برویم سراغ اصل برنامه
گاو : من خدمت مردم نجیب ، بزرگوار و شیرخوار ایران سلام عرض می کنم ، از اینکه شیر من را به هر قیمتی می خرید و ککتان هم نگزید ، تشکر می کنم.
شیر خوار : شما بهتر می دانید چه جایگاهی در سبد غذایی مردم دارید ، گوشت لذیذ شما ، زبان ومغز شما وشیر اصلی ترین منبع غذایی مردم در وجود شما خلاصه شده است.
گاو : خر که نیستم ، خودم اینها را می فهمم.
شیر خوار: اگر می فهمید پس چرا یک دفعه شیر خود را اینقدر گران کرد ه اید؟
گاو : من شیرم را گران کردم ؟ نگذار دهنم باز شود.
شیر خوار : شما می دانید که ۹۰ در صد مردم ایران دچار کمبود کلسیم هستند ، این کمبود باعث شده اختلالات اسکلتی ، استخوانی و شکستگی استخوان و پوکی آن سراغ مردم بیاید ، خدا را خوش می آید این شیر آبکی خود را لیتری اینقدر گران به مردم بفروشید ؟
گاو : من هیچ تقصیری ندارم، من سرم را مانند گاو ! پائین انداخته ام و روزی ۳۰ تا ۴۰ لیتر شیر تولید می کنم و کاری هم ندارم که شیر ارزان هست یا گران ؟
شیر خوار : آقای گاو ، معذرت می خواهم ،سرکار خانم ، شما مستحضرید سرانه مصرف شیر در ایران ۹۱ کیلوگرم در سال است و در کشورهای اروپایی بالغ بر ۳۰۰ کیلوگرم ، یعنی ایرانی ها یک سوم مردم اروپا در سال شیر می خورند ، بهمین خاطر آنها ماشاا…قداشون بالای ۲متر است ، ولی ما قدامون زیر ۱۶۰ سانتیمتر می رسد.
گاو : خوب آنها مرتب شیر می خورند
شیر خوار : آفرین ! حرف ما هم همین است ، دیدی بعضی از جوانان ما پاهای پرانتزی دارند ، کم خونند ، دندانهایشان پوسیده و خراب است ، رشد کافی ندارند و تازگی ها هم که به ۵۰ نرسیده اند ، پوکی استخوان می گیرند. آیا بهتر نبود شیر خودت را که غذای اصلی ما بود گران نمی کردی ؟
گاو : اجازه بده من از همین تریبون به تمام شیرخواران ایران ، از پیر و جوان اعلام کنم که ما گاوها نقشی در گران کردن شیر نداشتم واز اجداد خود آموخته ایم که حتی برای سلامت جامعه ، شیر خود را رایگان به آنها بدهیم ، اصلاً بیا آن گالن را بیار هر چه می خواهی من را بدوش ، اگر من حرف زدم.
ببین ! مجلس شما ، همین هایی که خودتان به آنها راْی دادید ، در طرح هدفمندکردن رایانه ها می بخشید یارانه ها ! به مصوبه ای راْی دادند که دولت موظف است یارانه شیر را ظرف ۵ سال حذف کند. حالا تو آمدی یقه من را می بخشی شاخ من را گرفته ای که چرا شیرم را گران کرده ام ؟
شیر خوار : گاو عزیز ، خودت می دانی که ما ایرانی ها قدرت این را داریم که خیلی چیزها را از سبد غذایی حذف کنیم ، ولی شیر و لبنیات را نمی شود ، شوخی بردار نیست.
ما از همان روز اولی که بدنیا آمدیم به شیر مادر ، شیر خشک ، شیر گاو ، شیر برنج و دیگر شیر ها عادت کرده ایم و خدا را خوش نمی آید ، که شیر بی شیر
تازه ما ایرانی ها همیشه که بوده اگر تو خانه چیزی نداشته ایم ، ولی ماست و خرما را داشته ایم.
دیدی مسوولان هم که می خواهند ، ادای مردم عادی و فقیر را در بیاورند ، می گویند : بفرما ماست و خرما !
گاو : ببین ! شما بیائید ، شیر را از سبد غذایی حذف کنید ، منظورم از شیر ، ماست ، پنیر ، کَره ، خامه و…نیز می باشد ، جایش چیزهای دیگر بخورید.
شیرخوار : نمی شود ، خیلی سخت است ؛ اکثر ما زیر خط فقری ها ، با همین شیر و ماست و پنیر روزمان را شب می کنیم ، در تمام دنیا چون شیر تغذیه اول مردم است و نقش اساسی در سلامت جامعه دارد ، حتی رایگان به مردم می دهند ، ولی اینجا با گران کردن شیر و حذف یارانه آن به پیشواز طرح هدفمندکردن یارانه ها می روند، شما گاوها با گران کردن محصولتان ما مصرف کنندگان را نقره داغ کردید.
گاو : ما تقصیری نداریم ، ما سرمان را مثل گاو انداخته ایم پائین ، سالهاست که شما مردم شیره جون ما را می دوشید ، گوشتمان را اندازه خون باباتون گرون کردید ، به ما تهمت جنون گاوی زدید ، ما تا بحال هیچ عکس العملی از خود نشان نداده ایم ؛ حالا هم مسوولان می خواهند مزه و طعم هدفمند کردن رایانه ها ! می بخشید یارانه ها را روی شیر ما مزه مزه کنند.
شیرخوار : قربان شیرت برم ، ببین ! تقریباً ۶/۱ درصد وزن بدن ما ایرانی ها و بقیه آدم ها از کلسیم تشکیل شده و در غذای روزانه ما باید حداقل ۶۰۰ میلی گرم کلسیم موجود باشد، یعنی ما باید روزانه دو لیوان شیر بخوریم تا کلسیم بدنمان تأمین بشه،تازه هنوز پروتئین ،و مواد معدنی مثل : پتاسیم ، فسفر ، سدیم ،آهن و ویتامین b2. و ویتامین b و وتامین a را هم نیاز داریم ، تو را بخدا ، تو را به همان شیری که خوردی قسمت می دهم شیرت را گران نکن و با سلامتی ما بازی نکن .
گاو : دیگه داری کفرم رادر می آوری ، شیطونها می گن : یک شاخ بزنم وسط شکمت ، آخه کارد بیا تو شکمت ، چقدر بگم من تقصیری ندارم ، تازه شما که زیر خط فقر هستید ، چه اشکالی داره زیر خط فقر کلسیم ، فقر پتاسیم و سایر خطوط فقر هم باشید ، دنیا که به آخر نمی رسه ، خوب حتماً قیمت جهانی من گران تر است.
شیر خوار : حرمت خودت را نگه دار و آداب مصاحبه را رعایت کن ، اینقدر هم به شاخ خودت نناز، تو دیگه چرا شیرهای آبکی خودت را با جهان مقایسه می کنی ، چرا حقوق ما رابا آنها مقایسه نمی کنی ؟ چرا سرانه مصرف ما را با آنها مقایسه نمی کنی ؟ چرا پوکی استخوان های ما را با آنها مقایسه نمی کنی ، چرا پاهای پرانتزی ما را با پاهای صاف و صوف آنها مقایسه نمی کنی ؟ آنها از کجا می آورند که هر کدامشان سالی ۴۰۰ کیلو شیر می نوشندد و ما بدبخت ها خودمان را بکشیم تازه به ۹۰ کیلو هم در سال نمی رسد.
گاو : ببین ! این حرف هایی که تو می زنی ، من با اینکه گاو هستم ، می فهمم ، ولی چاره ای ندارم ، از دست من چه کاری بر می آید؟
شیرخوار : بیا یک مدتی شیر نده و از ما مصرف کنندگان حمایت کن.
گاو : خوب خودتان یک مدتی شیر نخرین و نخورین ، تا شیرهای من رو دستشان باد کنه.
شیرخوار : ما نمی توانیم ، اگر شیر نخریم و نخوریم ، می گن : آب نه شیر به آسیاب دشمن ریخته اید و دست بیگانه در کار است.
گاو : نه بابا ، شکم گشنه و این حرف ها. در سبد غذای شما گدا گشنه ها این حرف ها نمی گنجد. اگر اجازه می دهید ، من مرخص بشوم ، چون جلسه ای دیگر با رئیس سازمان بازرگانی دارم ، چون ایشان ادعا کرده اند با گران کردن شیر دسترسی مردم به شیر رایانه ای می بخشید یارانه ای بیشتر می شود ، که اینطور نیست و باید من به نمایندگی از طرف تمام گاوان شیرده اعلام کنم که : با گران کردن شیر قدرت خرید مردم کمتر می شود و این یعنی ، فقر کلسیم ، فقر سدیم ، فقر پتاسیم ،فقر جدول مندلیف
شیر خوار : من هم به نمایندگی آحاد مردم شیرخوارو نجیب از شما که این روزها وقتتان واقعاً ارزش دارد و پرچم طرح هدفمندکردن یارانه ها را در دست دارید ، تشکر می کنم و با این شعر شما را به طرح هدفمندکردن یارانه ها می سپارم :
زیر خط فقر باید چیز نوشت
شکم ما چه کم از شکم شیرخوارها دارد
دلها را باید شست ، جور دیگر باید خورد
زیر گاو باید رفت ، شیر را باید خورد ، شیر را باید جست
شیر در یک قدمی است ، شیر را بچشیم ، یارانه در راه است
و بدانیم اگر شیر نبود ، زندگی چیزی کم داشت
شیر را باز ستانیم از گاو
گاو : نگی گاو بود و نفهمید ، شعر “صدای پای آب ” سهراب بود و آن را دست کاری کردی ، ولی جالب بود ، تحت تأثیر قرار گرفتم.
حمید هرندی