تقدیم به محیط بانان به مناسبت هفته محیط زیست
خبَر این بود : بهرام حنیفی محیط بان جوان منطقه شکار ممنوع سهند آذربایجان در اثر اصابت ۴۷ ساچمه به نقاط مختلف مغزش شهید شد.
این محیط بان جوان ، سی وششمین شهید جامعه محیط بانان کشور است که جان خود را در کف دست گذاشت و با کمترین امکانات سینه را برای حفاظت محیط زیست ، آماج گلوله ها کرد.
شهید حنیفی ۲۹ ساله روز چهارم بهمن ماه پس از خداحافظی با تنها فرزند چهارساله ” حامد ” به همراه دیگر محیط بان منطقه ( محمد احمدی ) به منطقه شکار ممنوع سهند که یکی از زیبا ترین و بکرترین مناطق آذربایجان شرقی می باشد ، رفت
در هنگام گشت زنی و کنترل وضعیت حیات وحش این منطقه با شکارچی به نام محمود … روبرو شد، در ابتدا محمد احمدی برای کنترل پروانه اسلحه شکارچی از خودرو پیاده شد ، شکارچی از فاصله ۴ متری وی را از ناحیه چشم و سر هدف قرار داد ، در هنگام حنیفی با مشاهده این صحنه از خودرو خارج می شود که بلافاصله هدف گلوله های شکارچی قرار گرفته و در حالی که خونریزی شدید داشت ، موضوع را به پاسگاه گزارش می دهد.
حنیفی قبل از رسیدن به بیمارستان به حالت کما فرو رفت و از چهارم بهمن ماه به مدت ۱۸ روز در حالت کما ، کلیه هایش را از دست داد و تحت دیالیز قرار گرفت و به دلیل عفونت ریوی دچار مشکل تنفسی شد و دو مرتبه برای خروج ۴۷ ساچمه از مغزش تحت عمل جراحی قرار گرفت و در نهایت به علت ضایعه شدید مغزی به شهادت رسید.
محمد احمدی دیگر محیط بان منطقه در حال حاضر بینایی دو چشمش را از دست داده است و امیدی نمی رود که دیگر بتواند سهند زیبا آذربایجان را ببیند .
و این است داستان محیط بان و محیط بانانی که با چندرغاز حقوق سر وجان را در طبق ایثار و حفاظت از عرصه های زیبای خدادادی گذاشته اند تا بقای جاودانه جلوه های زیبای طبیعت مصنوع خداوند متعال را آیندگان شاهد باشند.
از سال ۱۳۵۷ تا کنون ۸۱ نفر از مأموران و محیط بانان محیط زیست کشور در درگیری با متخلفان جان خود را از دست داده اند که ۳۶ نفر از آنان در درگیری مستقیم توسط شکارچیان به شهادت رسیده اند و این در حالی است که قبل از انقلاب تنها ۳ نفر از محیط بانان توسط شکارچیان به شهادت رسیده بودند.
در یک مقایسه آماری می طلبد که مسوولان امر علت این افزایش را لااقل برای محیط بانان توضیح دهند و به عوامل این افزایش رسیدگی کنند.
دیگر مسئله قابل تعمق این است : که مسوولان سازمان حفاظت محیط زیست کشور تا به کی باید محیط بانان را با ابتدایی ترین ابزار و ادوات در مقابل مدرن ترین ابزار و ادوات شکارچیان راهی کنند .
آیا بیسیم های دستی تخته آجری محیط بانان با موبایل های ماهواره ای شکارچیان قابل قیاس است ؟
آیا لندرور های پاژن و عهد بوق با تویوتاهای خرگوشی و …قابل قیاس است ؟
آیا دوربین های چشمی کوچه بازاری روسی در مقابل دوربین های پیشرفته زایس آلمانی و.. قابل قیاس است ؟
آیا اسلحه های ….محیط بانان با سلاح های مدرن دوربین دار شکارچیان قابل قیاس است ؟
آیا محیط بانان نباید در مقابل کیسه خواب های پرقوی آمریکایی شکارچیان ، به یک تخته پتوی ناقابل مجهز شوند ؟
آیا محیط بانانی که در درگیری با شکارچیان و در مقام دفاع از خود دست به سلاح برده اند و شکارچی کشته شده است ، مورد حمایت لازم قرار گرفته است ؟
آیا بیم این نمی رود که ترس از مجازات قصاص در بین مأموران محیط زیست ، سبب شود که مرگ را بر حبس ، دیه و قصاص ترجیح دهند ؟
آیا حمایت های سازمان حفاظت محیط زیست پس از مرگ محیط بانان کافی است و جای خالی انان را در خانواده پُر می کند ؟
…و این تراژدی ادامه دارد و خون سرخ شهید حنیفی بر دامنه های مخملگون و سبز سهند ما را به خود وا می دارد که محیط بانی که بخاطر جلوگیری از شکار یک پرنده یا چرنده زندگی را تقدیم می کند ، چگونه قبل از شهادت و بعد از آن مورد حمایت قرار گرفته است.
حامد فرزند ۴ ساله شهید حنیفی بزرگ می شود ، مدرسه می رود و مطلب من را می خواند .
حامد من بهرامنین یول داشییم ( حامد من دوست بهرام هستم )
ایرئیم بلاسنه دار اولو ( دلم برایش تنگ شده است )
آتا چورک ورده ، آتا سو ورده ( بابا نان داد ، بابا نان داد )
آتا سهنده جان ورده ( بابا در سهند جان داد )
حامد اشدوم آتا عاشیق لر امام حسین ایده ( حامد شنیدم بابا از عاشقان امام حسین بود )
اشدوم آتا چوخ غیور ایده ( شنیدم بابا خیلی غیور بود )
حامد جان ، ایرئیم چوخ آتا یه دار اولو ( حامد جان دلم برای بابا خیلی تنگ شده است )
آتا چورک ورده ، آتا سو ورده ( بابا نان داد ، بابا آب داد)
آتا سهنده محیط زیست ایچه جان ورده ( بابا در سهند برای محیط زیست جان داد )
حامد جان سن ساغ اولین ( حامد جان انشاا…تو سالم باشی )
آتا نین یرنه دو لورین ( و جای بابا را بگیری )
آتا ئین یول داشو ( دوست بابای تو ) حمید هرندی
این مطلب در تاریخ ۹ اسفند ماه ۱۳۸۳ در شماره ۹۳۱ روزنامه نسل آفتاب به قلم اینجانب درج شد.