مناظره قلو با دوتا هلو و پَرکی زردآلو ( طنز گرانی میوه )
*من ابتدا از حضور گرانقدر شما و قرب و عزتی که این روزها پیدا کرده اید ، تشکر می کنم و بخودم می بالم که از نزدیک رخسار زیبای شما را می بینم ، ما ازدیگر بزرگان عرصه میوه ( موز ، انیه ، آلوچه ، گیلاس ) دعوت به عمل آورده ایم که امیدواریم تشریف بیاورند ، البته گوجه و خیار هم مدعی هستند که باید در جمع شما حضور داشته باشند که ما بخاطر سیب زمینی و پیاز این ادعای آنان را رد کردیم.
ابتدا یک معرفی از خودتان داشته باشید، تا برویم سراغ سووالات
√من زردآلو هستم ، قدیما بخاطر نفخی که ایجاد می کردم کسی به من توجه ای نمی کرد و منو می خوابوندن تو آفتاب ترشاله درست می کردن ، من این عقده را از همو روزها از شما آدما داشتم که یک روزی حسرت خوردنم را بر دل شما بگذارم که حتی نتونید یک جفت از من را بخرید و کوفت کنید.!
√من هم هلو هستم ، پسر عمو شفتالو، به من هم قدیما خیلی جفا و بی احترامی شده است ، منو از وسط دو قاب می کردن می گذاشتن تو دق آفتاب تا پر هلو درست کنن ، بعضی ها هم پوستم را هم می کندن و لخت مادرزاد تو آفتاب می خوابوندن تا جوزقند درست کنن ، من با زردآلو تبانی کردیم که انتقام آن همه بی مهری و زیر آفتاب خواباندن را از شما بگیریم.
*من هم قلوهستم ، کارمند محترم
این افتخار را دارم که در محضر گرانقیمت و لوکس شما ، به پرسش ها و ابهامات حسرت بدلان پاسخ های لازم را از دل این گفت و گو در آرم و به اطلاع مشتاقان شما برسانم.
از زردآلو شروع می کنم ، خودت هم باورت می شد که روزی راه به منزل بزرگان پیدا کنی و همنشین موز و توت فرنگی بشوی ؟
شأن و منزلت تو در حد آلوچه بود و آلبالو ، دیروز حتی شنیدیم در یک همایش که شما را در ردیف سیب های سبز وارداتی و موز چیده بودند ، بسیار عصبانی شده اید و همایش را ترک کرده اید ، آیا حقیقت دارد؟
√من هم خیلی خوشحال هستم که به این درجه و اعتبار رسیدم که جای میوه های لوکسی مانند موزو میوه پرمویی مانند کیوی را گرفتم ، البته من با همه جفاهایی که از شما آدم ها دیده ام ، خودم هم راضی نبودم که اینگونه داغ بر دل شما بگذارم ، دیروز یک صحنه ای دیدم که بسیار متأثر شدم ، یک کارمند بچه هایش را برای تماشای من به یک نمایشگاه زردآلو و گیلاس آورده بود ، وقتی آنها کنار من عکس یادگاری گرفتند ، دلم خیلی برایشان سوخت ، آخه بچه ها گناهی ندارند !
شأن و منزلت من همیشه همین بوده ، بدبخت این شأن و منزلت توست که پائین اومده و نمی توانی با این حقوقت پَرکی از من را بخری !
*راستی پَرکی از شما چند ؟
√ببین پسر ، نوع فشن و خوشگل من ، این روزها کیلویی ۷۵۰۰ تومن قیمت داره ، منظورم نوری است که هر ۱۰ تاش می شه ۷۵۰۰ تومان ، خودت حالا حساب کن ببین پَرکی از من چند می شه؟ من وقت زیاد ندارم باید برم تو یک جلسه
*هلو جان شما بفرمائید ، شنیدم می خواهید بروید تو بازار بورس
√سلام قلو ، یادت میاد می گفتی بپر تو گلو !
*بله که یادمه ، جز خاطرات شیرین وبیاد ماندنی من هست ، مگر می شود از یادم برود
دیروز شنیدیم به صورت خودجوش نامه سرگشاده ای نوشته اید و اظهار کرده اید که در سبد غذایی خانوار، نام شما در کنار میوه های جالیزی وغیر جالیزی و بی خاصیتی مثل سیب زمینی و پیاز آورده نشود ، آیا حقیقت دارد ؟
√من ابتدا از بی حرمتی که در این مناظره به آلوچه و آلبالو شد ، پوزش می خواهم ، اولاً آلوچه خودت هستی ، نام این دوست من گوجه سبز است، در ثانی آنها هم همراه با ما قدر و منزلتشان بالا رفته است ، چرا شأن انها را پائین می اوری؟
بله ، من دیروز یک نامه سرگشاده نوشتم و هشدار داده ام که اگر قدر ما را ندانند وجایگاهی همانند مرغ و ماهی برای ما قائل نشوند ، ما بصورت خودجوش قیمتمان را بالا می بریم و کاری هم به تعزیرات و گشت میوه نداریم ، برایت بگویم : دیروز یک حرکت زیبا و نو در یک بوتیک دیدم ، خیلی خوشحال شدم و از این نوآوری و خلاقیت تشکر می کنم ، این بوتیک برای جلب مشتری و فروش البسه های خودش ، دو سه تا هلو و چار پنج تا زردآلو در ویترین مغازه اش چیده بود ،که جمعیت برای دیدن ما از سر وکول هم بالا می رفتند !
*هلو جان ، من چی می پرسم تو چی جواب می دی ،
√ببین قلو، ما این روزا خیلی گرفتاریم ، از این همایش به آن همایش ،از این جلسه به ان جلسه ، دیروز تو یک عروسی بر سر دو تا از ما بین فامیلای دوماد و عروس دعوا شد، ما ای روزا فقط تو خونه هایی می ریم که بالا شهرن ، من حوصله پاسخ دادن به دیگر اراجیف تو را ندارم و از اطاله کلام می پرهیزم و خلاصه اینکه : اگر من هلویم ، تو چرا قلویی بدبخت ، پپسی شده پپسی کولا ولی تو زیر بار هلو و زردآلو شدی قلو.