در دلم خاطره ی ” بافت ” چنان بافته شد
اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۳در شهرستان بافت همایشی با عنوان ” همایش ادبیات فارسی ” برگزار شد ، در آن همایش اساتید ارجمندی همچون : دکتر میرجلال الدین کزاری ، دکتر سلطانی گرد فرامرزی ، آقای فرخ مهر و خانم سیما وزیر نیا حضور داشتند.
در آن همایش دکتر سلطانی و استاد کزاری دو سروده خود را تقدیم و پیشکش مردم و جامعه ادبی بافت کردند که پس از سال ها این سروده ها توسط آقای علیرضا کاشانی و با لطف استاد محمد سلطانی در اختیار بنده قرار گرفتند که آنها را به شما هدیه می کنم:
دل سودایی من ، منزل و مأوای شماست
ساحتِ دیده ی من ، جای قدم های شماست
نور امید که خورشید سماوات دل است
بی گمان پرتوی از رویِ دل آرای شماست
مستی خاطر من نیست مگر زان می ناب
که فرو ریخته از گوشه ی صهبای شماست
در دلم خاطره ی “بافت” چنان بافته شد
که دگر پر شرر از گرمی سیمای شماست
گاهی از مخلص دیرینه ی خود یار آرید
هر کجا هست همان خاک کف پای شماست
* سلطانی گرد فرامرزی *
هر شیفته کو ، برهنه ، زی بافت شتافت
صد دیبه ی مهر رشتِ دل بافت ، بیافت
در بافت چو پرنیان شادی ، پوشید
دل آنچه به درد و رنج در بافت ، شکافت
* میر جلال الدین کزاری *