از فوتبال تا سینما ، از علی کریمی تا حاتمی کیا
صحبت های حاتمی کیای سینما و علی کریمی فوتبال را شنیدم ، به درستی یا نادرستی سخنان آنان کاری ندارم ، من از دید یک خبرنگار چند خطی را می نویسم:
چه می شود کرد ؟ وقتی فضا آلوده باشد و بستر برای گسترش این آلودگی چراغ سبز نشان داد ، این آلودگی به سیاست ، ورزش ، سینما ، محیط زیست ،اقتصاد و…سرکی می کشد.
در این آلودگی فضا ، مهم این است که سردمداران این عرصه ها چگونه حساسیت نشان بدهند ، من سخنان حاتمی کیای سینما را مانند سخنان مایلی کهن ورزش و از همان جنس می دانم ،مایلی کهن هم سخنان بغض آلود همراه با اشک زیاد داشته است !
جنس سخنان علی کریمی و حساسیت به فضایی که در آن نفس می کشد با جنس سخنان حاتمی کیا و فضای سینما فرق بسیار دارد ، سخنان علی کریمی و بغض در گلو خفته ایشان با بغض رها شده از گلوی حاتمی کیا خیلی فرق دارد ، حاتمی کیا از تلویزیونی گله می کند که اگر برای خیلی ها نامهربان بوده است ولی برای حاتمی کیا خیلی مهربانی ها داشته.
علی کریمی دلش برای فوتبال می سوزد ، دلش برای آینده فوتبال می سوزد ،ولی حاتمی کیا دلش برای چه می سوزد ؟او به قول خودش ۳۰ سال بالای سن آمده و سیمرغ را برده است ،او از چه و از که گله مند است ؟
علی کریمی هم محبوب است و هم معروف ، هم دارا هست و هم توانا ، می توانست از این محبوبیت و…بهترین بهره را ببرد و بر کرسی های بسیاری بنشیند ،ولی نگاه فردی ندارد و همین نگاه فردی نداشتن او را از حاتمی کیا متمایز می کند.
جامعه امروز ما ، به علی کریمی ها بسیار نیازمندتر است تا حاتمی کیاها ، هر کدام از ما می توانیم یک علی کریمی باشیم و در برابر آلودگی ها از هر جنسی که باشند ، سکوت نکنیم.
سخنان حاتمی کیا با همه بغض آلودگی و طلبکاربودنش ، برای من تبسم به ارمغان آورد ، چرایی این تبسم شاید بخاطر خوب اجرا نکردن نقش یک معترض از جانب او بود .
ای کاش می شد حال و هوای این روزهای مملکت را مانند حال و هوای کلاس های درس می دانستیم و پرسش هایمان را با صدای بلند می پرسیدیم.
. انگار حق با گروس عبدالملکیان است:
دختران شهر
به روستا فکر می کنند
دختران روستا
در آرزوی شهر می میرند
مردان کوچک
به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند
مردان بزرگ
در آرزوی آرامش مردان کوچک
می میرند
کدام پل
در کجای جهان
شکسته است
که هیچکس به خانه اش نمی رسد.