گویش ها ، واژه ها و لهجه های محلی و بومی شهرستان بافت
بهش گفتم : وقتی پاتاقو می گیری که کغارک بکنی ، مواظب باش زمین خزاک هست ، یه مرتبه چار چلنگت ور هوا میره و زمین می خوری و شغزت می شکنه.
گفتم : اینقدر خودت را به دنیا هولکون مکن ، هادر خودت باش و هولکی تصمیم نگیر.
در جواب به من گفتی :این قدر قینوس برای من نباف و از من یاد گمار نکن ، هجا نویده از توش در شدی و همش می خوای منو پند و اندرز بدی، من هشوخ حرفاتو آویزه گوشم نمی کنم.
گفتم : از دست تو زارنجی شدم ، همش باید هادر بیدار باشم ، که تو چکار می کنی ،همه کارهام رو سپلچ کردی ، هر روز باید سر چنگو بشینم و سنجو بنجو بکنم ،که چرا موهاتو ورم مالو می کنی و اونارو مثل سیخور شق می کنی ،میون در و همسایه از خجالت آب می شم، وقتی این لپ پاتو می بینم که اونارو سیاسملو می کنی و خشتک شلواروتو اینقدر می کشی پائین.
اسمت ور زاغ نیل بیا ،به درک کلفسر که حرفامو گوش نمی دی ،من هر روز ازسیر تا گشنیز این دنیا رو برای تو تعریف می کنم ،اووخ تو در عوض به من نیقو می کنی و گزکی من را در می آوری.
یادت میاد ، اوروز که منو عصبانی کردی ومن تو رو پنجروک کندم ، چه قشقلقی راه انداختی ، مثل همین نازنگلوها و نازک نارنجی ها شروع کردی به تمبلیس کندن و کلیس کلیس کردن
آخه پسرم ! کی بد بچش رو می خواد ، بلات تو سرم، چرا اینقدر با دختر همسایه چت پتو می کنی، چرا شلوارت اینقدر خشتکش کوتاهه، چرا اینقدر فیت و روغن به موهات می مالی و اونارو مثل جوجه تیغی سیخ سیخ می کنی ؟
بلند شو بیا ، بیا پسرم ، بیا یک کم تو کوش بابات بشین ، تا مثل اون روزایی که بچه بودی ،تو رو بچقارم ، تو رو پخ پخو بکنم ، تو رو کله ملاق بدم . بیا پسرم، قربون قدت برم ، بیا
بیا پهلوم نشین پهلوت نشینم بیا پهلوم نشین رویت ببینم
بیا پسر مکن نامهربانی همیشه نیست بازار جوانی
جوانی نوبهاری بود و بگذشت بسی پیران کنند یاد جوانی
معنی واژه ها :
بهش : به او
پاتاقو : دست را قلاب گرفتن
کغارک : چغاله و میوه نورسیده بادام و…
خزاک : لیز و لغزنده
چار چلنگ : چهار دست و پا
شغز : استخوان لگن
هولکون : آویزان
هادر : مواظب
هولکی : فوری ، آنی
قینوس : حرف های بی ارزش
یادگمار : مراقبت ، یاد کردن
هجانویده : هیچ جا نبوده
از توش در شده : مغرور شده ، باورش شده
هشوخ : هیچ وقت
زارنجی : به تنگ آمده ، کلافه شده
هادربیدار : مواظب ، گوش به زنگ
سپلچ : مختل
سر چنگو : نشستن روی دو پا
سنجو بنجو : بررسی و تحقیق
ورم مالو : بهم ریخته
سیخور : جوجه تیغی ، خارپشت
سیاسملو : گندمگون
خشتک : فاق شلوار
اسمت ور زاغ نیل : نفرینی است
به درک کلفسر : نفرینی است
از سیر تا گشنیز : همه چیز، جز به جز
اووخ : آنوقت
نیقو : ادا در آوردن
گزکی : تقلید کردن و دهن کجی
پنجروک : نیشگون گرفتن
قشقلق : آشوب بر پا کردن
نازنگلو : دردانه ، نازنازی
نازک نارنجی : عزیز ، دردانه
تمبلیس : جفتک زدن الاغ
کلیس کلیس : صدای سگ
کوش : بغل
بچقارم : بفشارم
پخ پخو : قلقلک دادن
کل ملاق : معلق زدن
چت پتو : صحبت مخفی و درگوشی
حمید هرندی