چهارمین گردهمایی شوراهای محله ای بافت
فضای دلنشین و مفرح باغی که در ذهن هر کدام از ما یاد و خاطره ای را بر جای گذاشته است ، میزبان جمع کثیری از همشهریان به بهانه چهارمین گردهمایی شوراهای محله ای بافت است.قصدم این بود که گزارشی از این گردهمایی بنویسم، ولی جوآشنا و خاطره انگیز مراسم و آب و هوای دلپذیر “باغ اطمینان” که اکنون به همت شورای شهر و شهرداری پرتلاش بافت ، به بوستان و پارکی تبدیل شده است که در آینده ای نزدیک محیط و مأمن سرسبز و با نشاطی برای هر مسافر خسته و رهگذری خواهد شد ، مرا از گزارش نویسی بر حذر داشت.
وقتی از سوی برادر ارجمندم آقای کاشانی رئیس شورای شهر بافت برای حضور در مراسم دعوت شدم، نمی دانم حس غریب یا آشنایی در من به شورش برخاست.
حس غریبم آن بود که چرا غریبی کردند و غریبی کردیم در این سال ها به بهانه های مختلف به بافت دعوتمان نکردند و یا خودمان را دعوت نکردیم.
و حس آشنایم این بود ، که آشنایی از آشنایان با اصالت بافتی همانکه کاشانی می نامندش و بر شورای شهر اندیشه شورایی تزریق می کند ، مرا به شهر وکاشانه ام دعوت کرده است ، تا به قولی هم فال باشد و هم تماشا
فال از آن جهت که با مسوولان شهرم و با دیدگاه ها و تلاش هایشان آشنا می شدم و تماشا بدان جهت که با همشهریان به تماشای خاطرات و یادهایمان بنشینم.
به دبستان خسروی در سال های خیلی پیش برویم و در کلاس صادقی، محمود کاویانی ، حاجی اعتمادی، یوسف محسنی ، سعدا… نادری و برومند برویم و از آنان یادی بکنیم و سپس با دوستی دیگر به بازار کلاحاجی برویم و در کافه سلیمانی چایی بنوشیم و بعد به مغازه مش طوطی برویم و بگوئیم : پسته داری ؟ و آنوقت پا به فرار بگذاریم و با دوستی دیگر برویم کنار پاتیل پر حلاوت قنادی حاج وحیدی و از آنجا گشتی بزنیم در خیابان سیدا با آن درختان بید و چنار زیبا
دعوت آقای کاشانی از من ، دعوت دیده تشنه و همشهری ندیده من بود که پس از سال ها سیراب شد.
پس از دیدن آن همه همشهری خوب و مهربان ، با شنیدن سخنان آقای کاشانی آرام گرفتم و پس از آرامشی چند دقیقه ای وقتی گفت : در بخشی از برنامه به سخنان دوست همشهری ( حمید هرندی ) گوش فرا خواهیم داد ، بهم ریختم ، آخر من چه دارم در برابر آن همه بافتی فرهیخته و ادیب بگویم ! در برابر بافتی سخن گفتن کاری بس دشوار و پر جرات است ، بخصوص وقتی که پشت تریبون نگاهت به چهره فرهنگی شهرم آقای هادی پور بیفتد و یا نگاهت به دیدگان مورخ شهرم آقای میرزایی تلاقی کند و یا در نگاهی دیگر خود کاشانی را دیدن.
بهر حال ! گردهمایی در آمیزه ای ازصفا و صمیمیت ، دوستی و محبت آغاز شد و آقایان : کاشانی رئیس شورا ، بهروز فرماندار، شفیعی شهردار ،هادی پور ، میرزایی و خودم سخنرانی کردند .
کاشانی گفت : ۲۵۰ بازوی توانمند در شوراهای محله ای بافت داریم که رابط شورا با مردم هستند. رئیس شورا افزود : رفاقت ، برادری ، نظارت و برنامه ریزی شعار اصلی ما در شورا است .
بهروز گفت : نیروی انسانی فرهیخته ای که در بافت می باشد ، یک سرمایه است .فرماندار افزود : برای پیشرفت بافت از هیچ کوششی دریغ نخواهم کرد.
شفیعی گفت : جلب مشارکت مردم ،قانونمندی ، حاکمیت عقلانیت بر حاشیه ها و توجه به اصل ، تعامل با ادارات از شاخص هایی بودند که همراه با امانت داری به آن توجه داشتیم.شهردار افزود : در طرح هزار شهر ، هزار زندگی که توسط شبکه بهداشت جهانی برگزار می شود ، ۳۰ شهر در ایران انتخاب شد که بافت جز این ۳۰ شهر سالم می باشد.
هادی پور گفت : اگر به مقوله فرهنگ بپردازیم همه چیز حل می شود و اعم مشکلات ناشی از بی توجه ای به فرهنگ است.
میرزایی گفت : بیائید از نوگرایی ، سلیقه و وارستگی حرف بزنیم . بافت ۴۵ فیلسوف و استاد برجسته دارد .وی بافت را ایرانی کوچک برشمرد و افزود : بافت در سال ۱۳۲۸ قبل از کرج شهرداری داشته است.
و من هیچ چیز برای گفتن نداشتم ، فقط یادم می آید گفتم : برای بهروز بهروزی ، برای کاشانی اندیشه شورایی و برای شفیعی توان و همتی بسان کلاحاجی آرزومندم.
راستی از یک کار قشنگ شورای شهر بافت نیز بگویم که در این گردهمایی از پنج نفر از همشهریان به عنوان شهروند نمونه و از دو شورای محله ای نمونه تقدیر کردند که کاری بس زیبا بود.
کسانی که این افتخار نصیبشان شد تا به پاس وظیفه شناسی و مسوولیت پذیری در امور شهر، مدال “شهروند نمونه” را گردن آویز کنند عبارت بودند از :
علیرضا شفیعی ، فریدون هرندی ، اصغر تقوی ، علی بهمن نژاد و امرا…سالاری
و شوراهای محله ای نمونه شهر بافت عبارت بودند از : شورای محله ای مسجد امام رضا (ع) و شورای محله ای مسجد علی اصغر ( ع)
خوشا بحال آنها ، خیلی عرضه می خواهد که بدون چشمداشت از آسایش و آرامش خود چشم بپوشی و به دیگران خدمت کنی . حمید هرندی