نذر و نذورات خودمان را رنگ و جلایی بدهیم
آبگوشت ، شله زرد ، عدس پلو ، بلغور ،شربت ،شیرینی ، قیمه ،نخود و کشمش ، سفره ابوالفضل (ع)، سفره امام حسن (ع) ،روضه خوانی و مداحان ۱۰ و بیست میلیونی ….
کمیته امداد ، سازمان بهزیستی ، تکدی گری ، زندان بخاطر بدهی ، چک برگشتی ،فقر فرهنگی ، ننگی ، ایتام ، زنان بی سرپرست ، کارتن خوابی ،گورخوابی و هزار درد و رنج و بی تابی.
هزاران دیگ در یک روز ، غذاهای نذری را بر بار می گذارند ، دیگ هایی که راه به سوی شکم های گرسنه ندارند ، شربت ، شیر و قهوه و….نذر می شود بدون اینکه لب تشنه ای مرطوب شود.
چندین میلیارد تومان در دهه نخست ماه محرم هزینه نذر و نذورات می شود ، نذر و نذوراتی که سال های سال، در گذر ایام هیچ تغییری در رویکرد و شکل و نوع آنها و افراد تحت پوشش آنها رخ نداده است.
می گویند : سازمان بهزیستی و کمیته امداد بیش از ۱۰ میلیون نفر افراد تحت پوشش دارند و مقرری ناچیزی می گیرند ، می گویند :در دهه نخست محرم میلیاردها تومان هزینه نذر و نذورات می شود .
می گویم : کاش نذر و نذورات خودمان را رنگ و جلایی معنوی می دادیم از نوع فرهنگی ، از نوع زیست محیطی ، از نوع اشتغالزایی .
می گویم : کاش به جای صد دیگ غذا در بک روز ، یک دیگ غذا در صد روز را نذر یک پرروشگاه یا مددکاری می کردیم.
می گویم : کاش به جای شربت و چای و شیرینی و رها کردن میلیون ها ظرف یکبار مصرف در خیابان و بیابان ، کتاب و آگاهی نذر می کردیم.
می گویم : کاش به جای پهن کردن سفره پر تشریفات ابوالفضل ، بساط درختکاری را پهن می کردیم و پاکی طبیعت را نذر پاکبانان می کردیم.
می گویم : کاش آزادی زندانی ، خدمات درمانی ، کتاب برای کتابخوانی ، جهیزیه عروسی و دامادی ، ساختن سرپناه و رفع حیرانی را نذر می کردیم.
می گویم : کاش نذر و نذوراتمان پیوسته و نظام مند می شد .
می گویم : کاش برای کتاب ، برای محیط زیست ، برای بهداشت محیط ، برای روزنامه خوانی ، برای حفظ آبرو نذر می کردیم.
راستی ! اگر من بخواهم نذرهایم را بر اساس نیازهای واقعی جامعه رنگ و جلایی بدهم که نذوراتم مفیدتر و سازنده تر باشند ، جایی را سراغ دارید که اعتمادم را هزینه و نذر کنم ؟!
حمید هرندی