خوشه بی بار من
دویدم و دویدم به یارستان رسیدم
یارانه های خود را به سه خوشه خریدم
با خوشه های بی بار هق هق کنان خندیدم
حامل های انرژی به خوشه ام ندیدم
دویدم و دویدم تا به آمار رسیدم
کد رهگیری دادم تحولی ندیدم
رفتم تو عالم خواب دکتر مدد چو دیدم
خط فقری هدفمند به دور خود کشیدم
پول برقم چو دیدم با قبض گاز ترکیدم
دیگر برای قطره ای آب یارانه ای ندیدم
نه خواب بودم نه بیدار آهی از دل کشیدم
رفتم سراغ پیت نفتم یک قطره هم ندیدم
گفتم : خدا قرار بود آب و برقو پول ندیم
سفره ما نفتی شه ولی حالا خدایا ،سفره بخواب نبینم
سفره من هدفمند خالی از یک حبه قند
شکر شکر باقلوا دستم دراز چون گدا
دکتر مدد کمک کن به خوشه ام نظر کن
خوشه من مویزه به جون تو عزیزه
آخر منم حق دارم از سکوهای نفتی
به اندازه یک خوشه یک گالنی نفت دارم
من معترض به خوشه خوشه من بی توشه
خوشه من سه تائیست یارانه ای به توش نیست
دکتر مدد ، مدد کن بساط خوشه جمع کن
خوشه ها پر اشتباست خوشه کارمند گداست
لیاقتم یک خوشه بقیه اش تو پوشه
دکتر مدد ،مدد کن بساط خوشه جمع کن
حمید هرندی