سال۹۰ و دو اتفاق شیرین و تلخ فرهنگی و هنری
جدایی نادر از سیمین و رفتن سیمین پیش جلال
اکبر سینمای ایران اصغر فرهادی
اصغر فرهادی ، جدایی نادر از سیمین ، جایزه اسکار و مردم سرزمینم ، مگر می شود ، از این نام ، از این فیلم ، از این افتخار واز این گفته به راحتی گذشت ، وقتی اصغر فرهادی تندیس افتخارش را بالای دست برد ، احساس روزی را داشتم ، که پرچم پر افتخار کشورم توسط ورزشکاران در جای جای این گیتی پهناور به اهتزاز در می آمد.
فارغ از همه موضع گیری ها و نامهربانی هایی که در خصوص این جایزه برای اصغر فرهادی شد ، به عنوان یک ایرانی وکسی که اصغر فرهادی جایزه اش را به آنان تقدیم کرده است ، احساس غرور می کنم.
وقتی فرهادی برای دریافت جایزه اسکار که برترین پاداش برای اهل سینما می باشد ، دعوت شد ، به مردم خوب سرزمینش سلام کرد و با تواضع و فروتنی جایزه اش را به مردم کشورش تقدیم کرد.
اکبر سینمای ایران اصغر فرهادی ، از خوشحالی مردم سرزمینش خوشحال شد و از اینکه نام کشور ایران با فرهنگ و تمدن بی نظیرش ، برده می شود، احساس غرور کرد.
فرهادی از مردم کشور ایران که به تمام فرهنگ ها وتمدن ها احترام می گذارند و خصومت و خشم را خوار می دادنند ، به نیکی یاد کرد و از پنهانی فرهنگ غنی و باستانی کشورش زیر گرد و غبار سنگین سیاست تأسف خورد.
اصغر فرهادی ، جایزه اسکار را گرفت ، جایزه ای که در تاریخ سینمای این مرز و بوم تا به حال هیچ کس رنگش را ندیده است ، پس دلیل ندارد که خوشحال نباشیم ،
هنوز درگیرودار جدایی نادر از سیمین و خوشحالی این جایزه بودیم که سیمینی دیگر از ما جدا شد و به پیش دلبرش جلال رفت ، جدایی این سیمین با حزن و اندوه فراوان همراه بود ، سیمین دانشور این بانوی رمان نویس که همه ما او را با رمان ” سووشون ” می شناسیم ، به دیار باقی رفت و ادبیات این مرز و بوم را عزادار کرد. حمید هرندی